- ۰۳/۰۷/۲۱
- ۰ نظر
هم برینم، روی موی بی حجاب
هم بشاشم، تا بگردد بی حساب
ریده بر آرامشم، این بی حجاب
نقشه های من همه، نقش بر آب
از خدا می خواستم، هر روز که
روزها نه، بلکه شبها هم بخواب
جای بالش، شب بغل همسر کنم
شب به رویا روز میدیدم سراب
ای دریغ از نوگلی شاداب و ناب
جای آن امروز میلیون ها شباب
نه بخواب و نه به رویا و سراب
با دوصد ناز اینهمه رنگ و لعاب
می دهند هر روز و شب ما را عذاب
من ندارم دیگر از این وضع تاب
یک سفر رفتیم و آن ماه عسل
از سفر از آن به بعد شد اجتناب
هر کجا پر گشته از هر بی حجاب
هر کجا بحر و همه برّ شد خراب
می نویسم از قشنگی از ثواب
خاطرات خوب رفته روی قاب
ای نظامی و نظامِ غرق خواب
ای بسیجی ای سپاهی تو بخواب
در برون کشورت داری شهاب
در درون کشورت هم کن شتاب
- ۰۳/۰۷/۲۱